سلام.

روز شنبه 21 آذر 1388،
ظاهراً مصادف با 24 ذی‏الحجه
و سال‏روز نزول آیه 61 سوره آل‏عمران، درباره ماجرای مباهله است.
*
«
فَمَن حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعدِ مَا جَاءَکَ مِنَ العِلمِ
فَقُلْ تَعَالَوا نَدعُ أبنَاءَنَا وَ أبنَاءَکُم وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُم وَ أنفُسَنَا وَ أنفُسَکُم
ثُمَّ نَبتَهِل
فَنَجعَل لَعنَتَ اللَّهِ عَلَى الکَاذِبِینَ
»
هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند،
به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛
ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛
ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛
آن‏گاه مباهله کنیم؛
و لعنت خدا را بر دروغ‏گویان قرار دهیم.
**
از مجموعه نکات قابل ذکر
به این اکتفا می‏کنم که در این ماجرا
حضرت امیر -علیه السلام- به‏عنوان جان پیام‏بر(ص) شناخته می‏شود.
حرف اینجاست که آن روز،
این جای‏گاه برای همه شناخته شده و معلوم بود.
مثال‏های دیگرش ماجرای جنگ تبوک
یا تبلیغ آیات سوره توبه در مکه.
در این مواقف حضرت رسول(ص) می‏فرمودند یا من باید این کار رو انجام بدم،
یا توی علی(ع).
مشکل اینجا بود که همه این رو می‏فهمیدند،
ولی اکثراً قبول و خوش نداشتند.
بعد از پیام‏بر(ص) هم حرف خدا و رسول‏اش رو کناری گذاشتند،
و به رأی خود عمل کردند.
از نتایج این کفر و انحراف یکی آن شد که
حرف‏های پیام‏بر(ص) فراموش شد و حرف‏های عمر ماند
+
(العیاذ بالله).
دیگری ماجرای قتل عام حره است،
که ان‏شاءالله روی‏اش صحبت کنیم.
خلاصه‏اش اینکه خلیفه یزید پا را از مقام رسول الله(ص) هم فراتر گذاشت
و جای خدا نشست (العیاذ بالله).
***
«
اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أولِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ
أُولَئِکَ أصحَابُ النَّارِ هُم فِیهَا خَالِدُونَ
»

این که وسط نداره.
اگه یه ذره ایمان نداشته باشیم،
به همون اندازه کافر و تحت ولایت طاغوت‏ایم.
به همون اندازه هم از نور به‏سمت ظلمات می‏ریم.
وای به روزی که آب از سرمون بگذره.

یا علی مددی